مهندسی مکانیک جامدات

این سایت برای ترویج دروس مهندسی مکانیک است.

مهندسی مکانیک جامدات

این سایت برای ترویج دروس مهندسی مکانیک است.

رحیم علیرضایی هستم .دانشجوی فارغ التحصیل مهندسی مکانیک جامدات و در خدمت شما .تلاش بر این است تا مطالب مورد نیاز شما و همچنین سایر مطالب مفید را در اختیارتان بگذارم..

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

جرقه

يكشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۵۲ ب.ظ

چه کوتاه

زمستان اولین بهار زندگی او بود. برفی سنگین و زیبا همه جا  را پوشانده بود. اوو در میان همان سوز و سرما، نزدیک کلبه ای کوچک به دنیا آمد . چشمان درشت و بینی نه چندان قشنگ ولی جذاب، مانند همه نوزادان دیگر از همان ابتدا در قنداقه ای سفید قرار گرفته بود. کلاهی بافتنی بر سر داشت و با نگاهی خیره به کودکان دیگر می نگریست .

بچه ها علاقه بسیار زیادی به او داشتند و دائماً گرداگرد او می چرخیدند.

خیلی خوشحال از تولد او و... چند روز از تولد او گذشته بود و او به سرعت در حال آب شدن و تحلیل رفتن بود. آفتاب بر او می تابید و او را با گرمای هلاک کننده خویش ذوب می کرد و او تنها کاری که می کرد همان نگاه خیره و بی رمق بود.

تا این که همان زمستان آخرین بهار عمرش نیز شد!

او آدم برفی بود؛ سمبلی از آدم های غیر برفی، از من ، از تو که سرمایه عمرمان به سرعت در حال زوال و اتمام است و اگر آن چنان که شایسته است از آن بهره نگیریم

 آخرین بهار زندگی ما نیز به سرعت فرا می رسد و ما نیز ....

خوشا به حال آدم برفی لاأقل مدتی کوتاه موجب شادی کودکان بود

و کاش حتی به اندازه یک آدم برفی دوستان و هم نوعان خویش را شاد سازیم.

 

« برگرفته از کتاب جرقه»  

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.